بدنیا آمدن نی نی خاله
سلام جیگرم . این روزا که مدرسه ها تعطیل شده همش برنامه یکنواختی داری و اونم اینه که صبحا با رانیا میبرمت میذارمتون خونه عزیز و ساعت 2 میام دنبالتون . اونجا حوصله ات خیلی سر میره و از طرفی هم وقت نمی کنم که تو را کلاس ببرم یعنی نمیتونم چون اکثر کلاسای تابستون صبحه منم که نمی تونم هر روز مرخصی بگیرم . به ناچار وقتتو به بطالت میگذرونی . یه کار بدی هم هر روز انجام میدی و اونم اینه که رانیا را خیلی میزنی و از این جهت عزیز خیلی از دستت شاکیه و هر روز شکایتتو میکنه . همه جوره باهات صحبت کردم که دست رو رانیا بلند نکنی ولی مثل اینکه گوش ات به این حرفا بدهکار نیس . دیگه چیکار کنیم بیچاره رانیا . یه خبر خوشی هم که روز 93/4/3 شنیدیم این بود که نی نی ...
نویسنده :
مریم محمدی
10:36